واقعا دوست داشتن یه چیز مزخرف من ک میخوام خودمو خالی از دوست داشتن کنم و سعی کنم تنها باشم اما کسی رو نداشته باشم اینجوری بهتر و احساس بدی ک دارم روفراموش میکنم.
دیگه وقتش خودمو از این راه بکشم بیرون باید سعی کنم خودم باشم خود واقعیم باشم.
دیگه از این عذاب بیام بیرون و شروع کنم ب زندگی بدون عشق خالی از عذاب خالی بشم از دوست دارم و جمله ها وکارای تکراری بحثای تکراری وخودم رو کوچیک کردن.
شاید من انقدر بزرگ شدم ک مخاطب خاصم نتونست منو درک کنه بنظرم دیدش بامن خیلی فرق داره و این باعث بشه اینجوری رفتار کنه.
من خودمو خیلی عوض کردم بیش از حد از خودم مایه گذاشتم و باعث شده همچین توقعی داشته باشم از طرفم ک الان فقط واسش یه غریبه ام و اونم واسه من یه غریبه بیش نست.
خیلی خوب ک امسال نیمد اصفهان و تابستون کلاس برداشت و دبروز هم ک رفتند خونه خالش ونتونه اسبده دیشب من مزاحمش میشدم اما فقط داشتم امتحانش میکردم وگرنه
اصلا میلی به اینکه بهش اسبدم رونداشتم.
امیدوارم موفق باش اما بنظر من خودشو محدود کرده تو درس و خانواده واین بنظرم اصلا خوب نیست اما خودش دوست داره چون توجه و رفتارش نسبت به قبل خیلی فرق
کرده و فقط من میتونم بفهمم خودش ک قبول نداره منم دیروز آخرین فرصتو بهش دادم و رهاش کردم گذاشتم تو دنیای خودش باش حتما دنیاشو دوست داره که انتخاب کرده.
دیگه واسم مهم نیست بهم بگه عصبی یا حساس یا چیزای ک میگفت من خودمو باور دارم و دیگه هرچیزی که بگه نظر اون نه اینکه من واقعا همچین آدمی باشم.
البته تصمیم خودمم هست رهاش کنم منو اون دیگه نقطه مشترکی نداریم دیگه بزرگ شده ودیدش فرق داره .
نمیدونم چقدر از حرفامو بزنم درست اما میگم این وبلاگوواسه همین ساختم شاید کم کم دیگه ازش حرفی نزنم دیگه فکرمو آزاد کنم و احتیاجی نباش به فک کردن بهش.
اونکه کلا آدمی نیست که فکر کنه کمتر فک میکنه بیشتر حرف میزنه
کمتر به احساسات کسی توجه میکنه اینم رمز موفقیتش منم میخوام مثل خودش باشم خودخواه و مغرور به احساس کسی جز خودم فکر نکنم.
آدم سردی و تو دنیای زندگی میکنه ک من اصلا ازش خوشم نمیاد و دارم ازش دور میشم.
ذره ذره علاقم بهش زیاد شد و الانم دقیقا ذره ذره داره از علاقم نسبت بهش کم میشه و تنها دلیلش خودش.
فکر نمیکردم تا این حد بی عاطفه شده باش و سعی نمیکنه منو راضی کنه حتی قانعم نمیکنه این آدمی ک تو میگی نیستم یک طوری رفتار میکنه که مهری به حرفام میزنه و
باعث میشه روی تصمیمم قاطع باشم.
الان درکی نداره اما مطمینم یه روزی به حرفای من میرسه روزی میشه ک میفهمه من غیر از علاقه ازش هیچی نخواستم.
حتی بارها خواستم کادوشو بفرستم نذاشت الان کلی کادو پیشم داره باید بدمش به داداشمکادوهاشو با چه ذوقی واسش خریدم اما خوب قسمت نبود والبته نخواست
خیلی حرف زدم بازم حرف دارم
نمیخوام مخاطب خاص نظر واسم بذاری اسمتو میذارم توی بلک لیستم که حتی 3تا اسی که توی طول روز میدیم نتونم بخونم.
خوش بگذره همیشه شاد و بی عاطفه باشی این رمز موفقیتت بود ک ضربه نمیخوری و هربار میگی بات باشم عوض میشم اما هربار بدتر میشی و به هیچ قولیت عمل نمیکنی
اگه عمل هم بکنی کوتاه و زود گذر.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0