سلام
الان چندمینی میشه به گلم اس شب بخیر دادم و گوشیمو گذاشتم توی شارژ چند باری احساس کردم اس دادنش یجوری و نمیتونه یا سختش یا نمیخواد خوب هیچ کدوم از این حسا
اصلا خوب نیست آدم احساس بدی بهش دست میده حتی اگه بدون طرف مقابلش حق داره اما ناراحت میشه
و حساب دیگه ایی میکنه وقتی مثل امشب توی 4ساعت چندبار دیر ج بده و بد اس بده.
اصلا نمیخوام ناراحتش کنم نمیدونم اون حسش چیه اما من اس شب بخیر دادم و نخواستم به روش بیارم اما مظمئنم خودش میدونه بدم اومده چون زیاد تکرار شد.
نمیخوام دیگه واسم مهم باش سعی میکنم دوری کنم ازش و بحثیم بینمون نشه اینجوری خیلی بهتر.
با اینکه ناراحت میشم اما اونو ناراحتش نکردم و بحثی بینمون نشده و فردا باز اس میدیم.
بعضی روزا حس میکنم رابطه خیلی بی معنی داریم که فقط بهم اس میدیم و خسته کننده شده واسم اگه این عشقم کمرنگ بشه دیگه هیچی ازش نمیمونه.
نمیخوام حرفای منفی بزنم اما خوب خودش خواست حرفای دلمو بنویسم منم دارم مینویسم حالا هروقت که تونست میخونه اما ...............
الان نمیدونم چیکار میکنه نمیخوام به رفتارای بدش که ناراحتم میکنه فکر کنم
باعث آزارم میشه اما چاره ایی نیست این مخاطب خاص من اگه بخودش هم دقت نداره
به نوشته های من دقت کن میفهم هنوز همون فقط بهتر شده و منم بی اهمیت شدم به رفتاراش فقط آزارم میده اما اونقدر نیست که بخوام راجبش بات حرف بزنم.
بیخیال خیلی راجبش حرف زددددددددددددددددددددم.
الان تو اتاقم دارم تایپ میکنم حس خوبی با آهنگ و حرف دل نوشتن یکمم هوای اتاق سرد خیلی میچسبه هوای سرد و این وبلاگ.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0